دستاوردهای مشاوره
راهنمایی در دانشگاه و به خصوص برای دانشجویان یک فراگرد بسیار مهم و استثنایی در حل مشکلات و معضلات این طبقات سنی و جامعه هدف مرتبط با آن می باشد. ضرورت مشاوره و راهنمایی قبل از هر چیز دیگر، در رابطه با تحصیلات ،حرفه و شغل و مخصوصاً در نظام ارتباطی و شناخت خود و توانائیهای شخصی اهمیت بسیاری می یابد.
از مهمترین دستاوردهایی که افراد در مراجعه به مشاور بدست می آورند می توان موارد ذیل را مطرح نمود.
1) مراجع تصویر واضح و واقع بینانه ای از موقعیت، احساسات و تواناییهایش به دست می آورد
2) راه های جدیدی برای نگریستن به موقعیت و مسئله خودش، بیابد و درک کند
3) اعتماد به نفس و قبول مسئولیت در او برای تدبیر مسئله خودش افزایش یابد
4) اهداف ویژه، صریح و عملی برای بهبود بخشیدن به وضعیت خود مشخص نماید و برگزیند
5) بتواند برای بهبود وضعیت، پیشگیری از مشکل (مثل بیماری)، یا تغییر مطلوب در سبک زندگی طرحی عملی تهیه کند.
6) برای اجرای تغییر، از انگیزه و مهارتهای مورد نیاز برخوردار شود
7) با ارتقای اعتماد به نفس و خودبسندگی خود، از رابطه مشاوره ای استقلال کسب کند.
8) دستیابی به بینش های شغلی و بازار کار و مدیریت استعداد و مهارتهای شخصی.
9)حل تعارضات روانی و درمان مشکلات روحی و خلقی و....
معمولا همه این اهداف در هر رابطه مشاوره ای یا در طی جلسه، حاصل نمیشود; بلکه بسته به شرایط و ویژگیهای مُراجع، هر جلسه ممکن است بر یک یا معدودی از اهداف تمرکز گردد. کسب مهارتهای گسترده نیاز به زمان بیشتری دارد .
مشاوره چیست؟
همه ما غالباً در معرض مشکلات و مسائلی قرار میگیریم که به دلیل محدود بودن دانش و تجربیاتمان به همفکری با دیگران نیاز پیدا میکنیم. میدانید که حتی با ثباتترین افراد نیز گاهی از بحرانهای عاطفی مصون نیستند. تحولات و تغییراتی که در زندگی رخ میدهد. مانند قبولی در دانشگاه، ازدواج، دور شدن از خانواده و دوستان، بیماری و از دست دادن آنهایی که دوستشان داریم. گاهی ما را دچار تردید، نگرانی، تعارض و حتی بحران میسازد.
لازم به ذکر است هنگام سازش با محیطی جدید و تجربهای نو، داشتن احساسات فوق تا حد طبیعی است اما اگر این احساسات منفی از حد طبیعی بیشتر شود، میتواند باعث کاهش تمرکز آرامش و سلامت جسم و روان گردد.
مشاوره یکی از حرفه های یاورانه (Helping professions) است و حرفه یاورانه را میتوان حرفه ای توصیف کرد که اعضای آن از آموزش و گواهینامه ویژه برای انجام خدمتی خاص و مورد نیاز همنوعان جامعه خود برخوردارند.
در طی فرایند مشاوره، فردی که نیاز دارد (مُراجع) و فردی که حمایت، راهنمایی و ترغیب فراهم میکند (مشاور) با یکدیگر ملاقات، بحث و گفت و گو میکنند به نحوی که مُراجع نسبت به توانایی خود برای درک واقعبینانه و جامع تر مسئله، یافتن راه حلها، و تصمیم گیری برای حل مشکل اعتماد کسب میکند.
مشاوره انجام چیزی برای کسی نیست، بلکه یک فرایند تعاملـی و پویاست که با گفت و گو در باره نگرانیها، مسائل، روابط، باورها، احساسات و رفتارها آغاز میشود; از این طریق چارچوب و ابعاد مسئله ای که مُراجع درک کرده مشخص، یا به شیوه ای کارساز، بازشناسی و تعریف میگردد و در طی آن راه حلهای جدید تکوین یافته و مُراجع برای انتخاب راه حل مناسب، تصمیم گیری و اجرای آن یاری و حمایت میشود .
در توصیفی دیگر مشاوره فرایندی است که در طی آن از روش مصاحبه برای کمک به مراجع در گرفتن یک تصمیم منطقی محکم (براساس موارد قابل انتخاب و اطلاعات حقیقی) استفاده میشود (5). و مُشاور به کسی گفته میشود که به مُراجع در شناخت، درک، و تصریح مسائل مرتبط با سلامتی و سپس انتخاب راه حل و شیوه عمل مناسب کمک میکند .
مشاوره موثر، نیازمند داشتن شناخت و درک مناسبی از ویژگیها، نیازها و قابلیتهای مراجعان و وضعیتهایی است که خود را در آنها میبینند. این فرایند، همچنین تحت تاثیر باورها، نظام ارزشی و نحوه نگرش مشاور به انسان، جهان بینی او، مکاتب روان شناختی رایج، چارچوبهای پنداشتی و نظری مورد قبول او قرار دارد. مشاوران نمیتوانند خود، زندگی مراجعانشان را تغییر دهند، اما میتوانند آنان را در به دست آوردن شناخت بهتر، اعتماد به نفس، مهارتهای حل مسئله و خود ـ کارآمدی (Self-efficacy) حمایت و یاری کنند .
مشاوره اغلب غیر دستوری (Non-directive) است; برای مثال، هدف از مشاوره قبل از آزمون تشخیصی HIV توصیه یا واداشتن مراجعان به انجام آن نیست; بلکه برای درک خطر، تبیین نتایج احتمالی آزمون، حمایتها و مراقبتهای موجود، و کمک به آنان است تا تصمیمی بگیرند که احساس آرامش و رضایت کنند.
از طرف دیگر، هنگامی که روشن باشد رفتار یا شیوه خاصی به احتمال بسیار تبعات و پیامدهای منفی و مخاطره آمیزی خواهد داشت، مشاوره ممکن است حالت دستوری یا جهت دهنده به خود گیرد. در چنین شرایطی مشاور ممکن است با تبیین پیامدهای احتمالی، رفتار یا عمل خاصی را بیش از موارد دیگر توصیه و تاکید نماید. برای مثال هدایت بیماران پس از سکته قلبی برای شناختن و درک تغییراتی در سبک زندگی که احتمال وقوع سکته قلبی مجدد را کاهش میدهد، مفید و مناسب خواهد بود. به هر حال مشاوره چه دستوری باشد و چه غیر دستوری، غالبا فرایندی فراتر از توصیه، نصیحت کردن یا ارائه اطلاعات و آموزش دادن، بلکه فرایند پویای یادگیری با محوریت مراجع است .